Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایکنا»
2024-05-09@07:28:54 GMT

سعدی آموزگار درس زندگی است

تاریخ انتشار: ۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۵۰۱۱۴۵

سعدی آموزگار درس زندگی است

ناصر جان‌نثاری، مدرس ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی نجف‌آباد در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان به مناسبت روز سعدی اظهار کرد: سعدی به دلیل جهان‌گردی و آشنایی که به جوامع مختلف به خصوص ایران و تجربیاتی که از زیست زندگی با مردم داشت، به عنوان معلم اخلاق و استاد زبان شهرت دارد. وی در غزلیات استاد غزل، در گلستان خود درس زندگی و ارتباط با مردم را آموزش می‌دهد و در بوستان هم به عنوان استاد بزرگ اخلاق، جلوه می‌کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


وی افزود: سعدی به عنوان کسی که در نظامیه بغداد درس خوانده و با متون دینی و احادیث آشنایی داشت، بسیاری از عبارت‌های گلستان و غزلیات بوستان را به شکل‌های مختلف مثل تلمیح و تضمین از آیات قرآن و احادیث بهره گرفته است.
مدرس ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی نجف‌آباد بیان کرد: سعدی به عنوان کسی که درس زندگی، اخلاق و معاشرت با مردم را آموزش می‌دهد، در جای جای آثارش هر جا که لازم باشد از آیات قرآن استفاده می‌کند و شخصی که مخاطبش قرار گرفته را با نشانه‌های الهی آشنا می‌سازد تا پشتوانه محکمی برای انجام وظایفش در جامعه باشد.
جان‌نثاری ادامه داد: شاید در یک تعبیر بتوان گفت از زمان حضرت آدم تا کنون، غیر از خدا و پیامبران، هیچ کسی مثل سعدی نتوانسته سخن بگوید، هم در نثر مسجع در گلستان و هم بوستان که شاهکار بزرگ او هستند که علاوه بر فارسی زبانان، جهانیان دیگر نیز به سعدی افتخار می‌کنند، او در بوستان یک معلم اخلاق است، به نوعی او بچه ‌را از شیر خوارگی تا کهن سالی به رهایی و سعادت هدایت و نزدیک می‌کند.

سعدی معیار زبان فارسی و خدای سخن است
وی تصریح کرد: سعدی در غزلیاتش، عشق الهی و عشق زمینی را چنان به هم ارتباط می‌دهد که انسان متحیر می‌شود. بنابراین اصطلاح خدای سخن، استاد غزل، استاد زبان فارسی و معیار زبان فارسی که ما همه چیز را با آن می‌سنجیم، شایسته سعدی است. در هر جا که بخواهیم درستی و نادرستی یک شعر و جمله فارسی را بسنجیم، ناچاریم معیارمان را سعدی قرار دهیم، در واقع سعدی استاندارد و معیار زبان فارسی و استاد نثر و نظم و خدای سخن است.
وی با اشاره به شعر « بنی آدم اعضای یکدیگرند، که در آفرینش ز یک گوهرند» بیان کرد: ما انسان‌ها نمی‌توانیم از مدرنیته فرار کنیم، ولی در عصر مدرنیته که دنیا به سمت علم می‌رود، سعدی یک مکتب جدیدی ارائه می‌دهد. در این عصر که انسان ماشینی شده و به مدرنیته روی آورده باز برای همزیستی مسالمت‌آمیز باید به ذات و اصلیت خویش باز گردد. به همین دلیل سازمان ملل این شعر را برگزیده و خواسته همه انسان‌ها را به هم نزدیک کند.
استاد ادبیات دانشگاه آزاد نجف‌آباد گفت: سعدی، حافظ و مولانا تحت تأثیر شخصیت‌های قبل از خودشان بوده‌اند، مثلا سعدی احتمالا تحت تأثیر ابوالحسن خرقانی بوده است. گفته می‌شود زمانی که افراد برای خوردن غذای رایگان به منزلش مراجعه می‌کردند، وقتی که ازدحام جمعیت می شد، ممانعت می‌کردند که غیر مسلمان بر سر سفره بیایند، اما سعدی می‌گفت:« بر سر خانه من بنویسید هر که در این سرا در آید نانش دهید، و از ایمانش مپرسد که آن کس که نزد خدای تعالی به جان ارزد بر خانه الاحسن به نان ارزد» یعنی ملاک انسان بودن، انسانیت اوست، نه مرام و اعتقادات و گرایش‌های فکری و مذهبی او. 

سعدی درس زندگی و انسانیت را آموزش می‌دهد
جان‌نثاری اظهار کرد: سخنان سعدی بسیار سازنده است؛ اینکه ما به صرف عقاید افراد و گرایش‌های فکری‌شان، آن‌ها را از مواهب الهی و طبیعی محروم کنیم با شیوه سعدی مغایرت دارد. سعدی درس زندگی می‌دهد. امروز جهان به سعدی نیازمند است، اگر کسی آثار سعدی را مطالعه کند، بهتر از دیروز خود زندگی می‌کند. بنابراین سعدی، حافظ و مولانا چهره‌هایی هستند که بشر برای سعادتمند زندگی کردن و برای دوری از جنگ، گرسنگی و تبعیض ناچار است به آن‌ها مراجعه کنند.
وی خاطرنشان کرد: سعدی در جای جای بوستان، انسان را از مسائل انسانی آگاه می‌کند و یک انسان فرهیخته، دانشمند و با اخلاق به جامعه عرضه می‎‌کند، در گلستان نیز انسان را به هوشیاری تشویق می‌کند تا فریب مردم را نخورد. آدم ها با اندیشه‌های مختلف برخورد می‌کنند، ممکن است انسان را فریب دهند، بنابراین این چهره‌های بزرگ ادبی که از مفااخر ما هستند، هرکدام به شکلی می‌توانند در جهان مطرح شوند و جهانیان از برکات سفره آن‌ها بهره‌مند شوند تا به سعادت برسند. 
انتهای پیام

منبع: ایکنا

کلیدواژه: سعدی ادبیات فارسی شعر زبان فارسی سخن زبان مدرنیته

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۵۰۱۱۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آیت‌الله جوادی آملی: فریب، راه نیست و با آن نمی‌توان زندگی کرد

 آیت‌الله جوادی آملی ۱۹ اردیبهشت ماه در درس اخلاق خود به شرح فرازی دیگر از نهج‌البلاغه پرداخت که متن سخنان ایشان به شرح زیر است؛

حضرت امیر(ع) در تعبیر زیبایی فرمودند: الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ، لَا دَارُ مَقَرٍّ؛ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ، رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا، وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا. دنیا قرارگاه نیست و قرارگاه، آخرت است که ما در آنجا ثابت می‌شویم و نه ساکن؛ لذا اگر میلیاردها سال هم آنجا باشیم خسته نمی‌شویم؛ خستگی برای ساکن است و نه ثابت؛ فرشتگان میلیاردها سال زنده هستند و خسته نشده‌اند پس ما در آخرت به دارالقرار می‌رسیم و خسته هم نمی‌شویم گرچه با همین بدن خواهیم رفت. لذا فرشته مرگ ندا می‌دهد و می‌گوید هر چه جمع کنید از شما گرفته خواهد شد.

دنیا دار عبور است ولی برخی کودک ۸۰ و ۹۰ ساله هستند لذا در این سن هم فقط دائما این حرف‌ها را می‌زنند که ما اینقدر راه می‌رفتیم و می‌خوردیم و افتخار به چیزهای بچه‌گانه می‌کنند. اینها در زمان حرکت کرده‌اند نه در مسائل دینی؛ فرمود برخی ابنای دنیا هستند و دنیای دار مقر نیست و دار ممر است. برخی خود را فروخته‌اند زیرا هر صحنه‌ای پیش بیاید در آن حاضرند و خودفروشی کرده ولی عده‌ای در دنیا با خدا معامله کرده‌اند و بدن و حیات و جانشان را داده و شرف و انسانیت را خریده‌اند و آزاد شده‌اند؛ جهاد اکبر و اصغر کرده و با کوشش فراوان خود را خریده‌اند. پس در همین سرزمین یک عده برده و یک عده هم آزاد می‌شوند. 

حضرت امیر(ع) خود را سخنگوی قرآن معرفی کرده است گرچه همه از قرآن بهره می‌برند؛ ولی ایشان فرمود که قرآن را باید مورد استنطاق قرار داد و من آن را به استنطاق در می‌آورم و من سخنگوی قرآن هستم. قرآن دنیا و مردم دنیا را معرفی و وظیفه انسان‌ها را در دنیا معرفی کرده است؛ فرمود: این دنیا شامل کودکی، نوجوانی، جوانی، سالمندی و پیری است؛ شیخ بهایی فرمود وضع مردم در این ادوار تاریخی در سوره حدید بیان شده که فرموده است: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ.

انسان یا کودک است و دنبال بازی، یا دنبال اشتغال و مراحل بعد تا پیری است که برای او «دارم دارم» مطرح است. پس دنیا از دوره کودکی تا پیری به این چند قسمت قابل تقسیم است؛ لعب و لهو؛ لعب، لعاب دهان است که هیچ کسی با سرگرمی و لعاب سیر نمی‌شود و با دست خالی برمی‌گردد. اگر تشنه بخواهد خود را با لعاب دهن سیراب کند فریب خورده است. خداوند در این آیه نتیجه گرفته است که این ادوار پنجگانه در نهایت متاع غرور و فریب است.

استعمار مورد پسند خدا

خداوند این دنیا که سراسر نور است و هر چیزی در زمین آیتی است تا ما را به الله برساند آفریده است و فرمود من شما را استعمار می‌کنم؛ استعمار هم دو نوع است یکی پلید و دیگری مطلوب؛ خداوند در سوره هود فرمود من شما را استعمار می‌کنم یعنی از شما می‌خواهم زمین را آباد کنید و از دل کوه، معدن بیرون بیاورید؛ من از شما می‌طلبم که سرزمین خود را آباد کنید. وَإِلَیٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ ۚ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ؛ ما همه نعمات را به شما داده‌ایم و همت کنید تا کشورتان آباد شود و نباید منتظر دیگران باشید؛ بنابراین آبادنی و عمارت فقط برای مساجد نیست بلکه فراوان می‌توان «انما یعمر» را مورد استدلال قرار داد.

پس عده‌ای در همین دنیا خود را خریدند که خدا از آنان به عنوان شهدا و مجاهد و .. یاد کرده است؛ برخی در مورد پیامبر(ص) گفته‌اند که نباید تعبیر رحلت در مورد ایشان به کار برود؛ در قرآن از شهدای جبهه به عنوان شهید یاد نشده است و از کسانی که مقتول در راه خدا هستند به عنوان شهید یاد شده است؛ شهید قرآنی، شاهد است و پیامبر هر امتی هم شاهد اعمال امت خود است پس پیامبر هم شهید امم و هم شهید بر همه شهدا و انبیاء است: فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَیٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِیدًا؛ بنابراین اگر حضرت امیر تعبیر به شهید قرآنی کرده است مراد این نوع شهید است. 

خدا از همه طلب کرده است که زمین را آباد کنیم و ابادانی زمین به این نیست که منتظر کسی باشیم؛ سفارش به اقتصاد مانند سفارش به راهپیمایی نیست بلکه نیازمند علم و فن و مدیریت است؛ فرمود بروید کار کنید ولی بعد از اینکه درس خواندید یا اینکه از افراد درس خوانده استفاده کنید. مرحوم صاحب وسائل در جلد ۱۷ صفحه ۴۰ و ۴۱ این روایت را نقل کرده است که از امام باقر(ع) از وجود امیرالمؤمنین نقل کرد که من وجد ماء و ترابا ثم ...؛ کسی که آب و خاک دارد و دست فقر به سوی دیگران دراز کند خدا او را از رحمتش دور می‌کند؛ اینکه انسان از متخصص استفاده نکند و متخصص تربیت نکند و بعد بگوییم کار کنید، نمی‌شود؛ اقتصاد از پیچیده‌ترین علوم است. فرمود کسی که آب و خاک دارد و فقیر است دور از رحمت خداست. پیامبر(ص) هم فرمودند اگر گفته شد یک ساعت دیگر قیامت خواهد شد و نهالی در دست شما هست؛ این نهال را بکار و بمیر؛ آیا این حرف، بوسیدنی نیست؟

اختلاس‌گران خود را برده دنیا قرار داده‌اند

بنابراین عده‌ای خود ر ا در  دنیا خریدند و خدا از آنان به عنوان مقتول فی سبیل الله یاد می‌کند و اینها شهید هستند؛ در سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۱ فرمود: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. برخی خود را به دنیا می‌فروشند و خود را برده قرار می‌دهند و اختلاس می‌کنند. 

البته گاهی کسی در عرصه قلم و کار فرهنگی تلاش می‌کند و او هم باید تا آخرین لحظه عمر دست از تلاش برندارد کما اینکه کسانی چون بوعلی سینا اینطور بودند. ما در اسلام شخصیت‌هایی داشتیم که نه استاد داشت و نه شاگردی در حد خودش متولد شد حتی بهمنیار هم که انسان فحلی است در سطح او نبود. ابوریحان بیرونی وصیت کرد وقتی من ُمردم با براده‌های تراشیده شده نِی که با آن کتاب می‌نوشتم آب گرم کنید و مرا غسل دهید زیرا حاصل یک عمر قلم‌زدن من است؛ ما چنین عالمانی داشتیم و کتب گذشته به وسیله این افراد حفظ شده است و نوشته شده است. 

خدا تاکید فرمود کسانی که با من معامله کردند خود را خریدند و آزاد کردند و این کم مقامی نیست که خدا بفرماید: هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ ۚ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا؛ خدا و ملائکه صلوات می‌فرستند نه صلوات افراد عادی مانند ما؛ پس ما و مسئولان نه باید راه کسی را ببندیم و نه بیراهه برویم؛ فریب، راه نیست و با آن نمی‌توان زندگی کرد زیرا خود انسان گرفتار می‌شود. دین اسلام حتی فریب یک حیوان را جایز نمی‌داند و پیامبر(ص) وقتی فردی می‌خواست اسبش را فریب دهد او را نهی کرد. برخی تعابیر در مورد حیوانات وجود دارد حالا می‌شود ملتی را با دروغ، فریب دهیم؟ 

منبع: ایکنا (خبرگزاری بین‌المللی قرآن)

دیگر خبرها

  • «انسان و فناوری» در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • نقد شهید مطهری به نسبیت اخلاقی علامه طباطبایی
  • نقد شهید مطهری به نسبیت اخلاقی علامه طباطبایی / از نظر مطهری دیدگاه علامه سر از نسبیت در می‌آورد و حد یقفی نخواهد داشت
  • نگاهی گذرا به زندگی و آثار یکی از مفاخر فرهنگی شهرستان سقز
  • مجتبی مطهری: اخلاق مقداری در جامعه ما افت کرده است/ مسعود ادیب: هم‌نسل‌های من از شهید مطهری دین‌داری و مسلمانی خود را آموختند/ ابوالقاسم فنایی: شهید مطهری سعی کردند از جاودانگی اخلاق دفاع کنند
  • آیت‌الله جوادی آملی: فریب، راه نیست و با آن نمی‌توان زندگی کرد
  • کریم منصوری: «معلمی» بزرگترین آرزویم است
  • «معلمی» بزرگترین آرزویم است
  • اساتید دانشگاه در امید آفرینی برای جامعه نقش آفرینی کنند
  • تاثیر اساتید در جامعه باید مثبت و مشهود باشد